وسوسه های گریز

... نه اینکه راهی باشد برای رفتن بلکه جایی ست برای ماندن...

وسوسه های گریز

... نه اینکه راهی باشد برای رفتن بلکه جایی ست برای ماندن...

صبح جمعه !

یک صبح جمعه ی کسالت بار است . همگی خوابند ، کسی نیست که جوابم را بدهد و برای همین به نوشتن رو می آورم . همه خوابند . خواب صبح جمعه آنقدر لذت بخش است که آدمها تنها بمانند ؟ حوصله ندارم پایم را پانسمان کنم و بروم بیرون چرخی بزنم ، گرمای کلافه کنندگی پیرامونم را احاطه کرده و حوصله م سر رفته است .

 باید دوباره سری به اِستر و مُردِخای بزنم که دوباره حاجت روایم کند .

نظرات 2 + ارسال نظر
رویا جمعه 7 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:28 ب.ظ http://nasimesobh.persianblog.ir

منم همیشه این برام سواله که چرا خواب صبح جمعه یا کلن هرخوابی واسه ملت انقد لذیذه که ارزش بیداری رو زایل کنه. منم زیاد چرخ می خورم دور خودم تا بقیه بیدار بشن و روزشو رو شروع کنند وخب البته این خیلی سخته.

[ بدون نام ] شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:55 ب.ظ

من از خوابیدن خوشم نمیاد ولی چکار میشه کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد