-
زندگی
دوشنبه 10 بهمنماه سال 1390 21:12
چند وقتی ست که میروم و می آیم . چند وقتی که نه از کسی خبر دارم نه کسی از من خبر دارد . چشمهایم می سوزد از بیخبری . منتظر است . برای رسیدن به جایی که مقصدش نامعلوم است . باید تصمیمات جدیدی بگیرم در مورد زندگیمان و پیشتر که رفتیم عملیشان کنیم . اینجا ماندن و بودن غوطه وری در جزئیات و سکون در انزواست . دیگر مث گذشته نیست...
-
.......
یکشنبه 9 بهمنماه سال 1390 16:10
خسته و کوفته نشسته ام پای لب تاپ ، گیج میزنم توی کلمات . واژه ها جای خودشان را به فحش و بد و بیراه می دهند موقعی که آزادی نیست ، زندگی نیست و وقت نیست . وقتی مال خودت نیستی . وقتت برای دوس داشتن نمی گذرد ، برای گذشتن می گذرد . حرف می زنم و نمی نویسم . شده ام یک آدم شفاهی ، من کتبی بودن را می خواستم . حالا سرم به...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 24 دیماه سال 1390 19:08
باید تغییر کنم . تغییر . تغییر .
-
شب اول زمستان
پنجشنبه 1 دیماه سال 1390 21:35
من همیشه منتظرم . منتظر چکه بعدی شیر آب . منتظر ثانیه ی بعدی ثانیه شمار این ساعت لعنتی ، منتظر گذشتن امروز . صبح شدن امشب و شب شدن فردا . منتظرم اتفاق بیافتد و بعد عکس العمل نشان بدهم . شیر آب را از اول سفت نمی بندم و وقتی صدای چکه ی آب زد به مغزم ، می روم سراغش و می بندمش . همیشه همینطور بوده ام . منتظرم . خودم را...
-
ایام
پنجشنبه 19 آبانماه سال 1390 12:26
آمده ام . به تازگی ، باز هم باید بروم در سیاهی شب و سرمای روز . در بی آفتابی و هوای کدر . در نبودن و تنهایی . سخت بود و سخت تر شد . حالا دیگر چیزی نمانده است . این بار که بگذرد ، نزدیکترم . دوری معنای بودن را به آدم می فهماند . سخت است دوری . سخت است رفتن .
-
من و تو ...
شنبه 30 مهرماه سال 1390 23:50
من و تو یکی دهانیم که با همه آوازش به زیباتر سرودی خواناست. من و تو یکی دیدگانیم که دنیا را هر دَم در منظرِ خویش تازهتر میسازد. نفرتی از هرآنچه بازِمان دارد از هرآنچه محصورِمان کند از هرآنچه واداردِمان که به دنبال بنگریم، ــ دستی که خطی گستاخ به باطل میکشد. من و تو یکی شوریم از هر شعلهیی برتر، که هیچگاه شکست را بر...
-
آدم
یکشنبه 30 مردادماه سال 1390 15:40
به اندازه ی یک مرد ِ میانسال ِ محافظه کار تجربه کسب کرده ام . برای همین یک ته ریش دارم در اواسط شبهای قدر و با قیافه ای تقریباً مغموم ولی مرتب سرکارم حاضر می شوم و از شیوه ی بودن و نبودن استفاده می کنم . یعنی نه آنقدر هستم که بخواهم توجهی را جلب کنم نه آنقدر نیستم که فراموش بشوم . آدمی که کم کم زندگی می کند و بودن را...
-
یک نفر دل تنگ است
جمعه 21 مردادماه سال 1390 14:30
باز هم جمعه ست . ظهر جمعه باید آغاز عصر جمعه باشد . یک دلگیری و گرفتگی کامل که از حالا شروع می شود تا آخرهای شب . جمعه ی پیش از سفر برگشتیم . برگشت خوبی نبود . درد داشت و حرف . گذشت تا به اینجا رسیدیم . جمعه ی بعد . هفته ی شلوغی در پیش دارم . هزار و چند کار نکرده و صد و چند وعده عمل نکرده دارم . البته با اغراق . بی...
-
افکار شبانه
دوشنبه 10 مردادماه سال 1390 00:22
از آن شبهای ست که آدم را به فکر وا می دارد . فکر کردن و فکر کردن است که آدم را می کشد ، مسائل مسخره ای توی ذهنم می چرخند . اصلاً به شبهای قبل از سفر شبیه نیست ، دستم به کاری نمی رود . وسایل چندانی ندارم . یک مشت لباس که همگی بندهای حیاط را اشغال کرده اند تا خشک شوند توی آفتاب گرم این شبها ! آماده ام که بروم . فردا که...
-
صبح جمعه !
جمعه 7 مردادماه سال 1390 09:09
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 یک صبح جمعه ی کسالت بار است . همگی خوابند ، کسی نیست که جوابم را بدهد و برای همین به نوشتن رو می آورم . همه خوابند . خواب صبح جمعه آنقدر لذت بخش است که آدمها تنها بمانند ؟ حوصله ندارم پایم را پانسمان کنم و بروم بیرون چرخی بزنم ، گرمای کلافه کنندگی...
-
بَلا مَلا
جمعه 31 تیرماه سال 1390 14:30
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 از دیروز تا به امروز دارم اکثر بلایای جسمانی را روی خودم امتحان می کنم . دیشب رفتیم دندانپزشکی که دکتر دندان مبارکمان را معاینه کنند برای ترمیم ، بعد دست آخر یک دندان عقل دیگر در یک جای دیگر را کشیدم و آمدم . دقیقن مثل اینکه بخاطر سر درد بروی دکتر و...
-
خوب باشم
سهشنبه 28 تیرماه سال 1390 01:34
دارم سعی می کنم خوب باشم تا به صفحه ی مدیریت بلاگ اسکای عادت کنم ، بلکم بتوانم نوشتن را بازهم بنویسم . دارم سعی می کنم خوب باشم تا به مردم کاری نداشته باشم ، احترام بگذارم ولی مهربان نباشم . دارم سعی می کنم زندگی را تمرین کنم با خواندن . دوست دارم تفسیر جهان را ، تغییر جهان کار ما نیست .
-
......
جمعه 24 تیرماه سال 1390 14:33
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 من هنــــــــــــــــوز در مورد مسائل کوچک که حق خودم می دانم با پدرم - بیشتر- و مادرم - کمتر - مشکل دارم . انتخاب ، تغییر و ریسک در ذهن...
-
...........
یکشنبه 19 تیرماه سال 1390 01:54
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 صدای رضا صادقی پرتم می کند به هفت سال پیش . سال 83 . من بین بودن و نبودن از نوجونی به جوانی رفتم و رضا صادقی غمگینانه همراهیم می کرد . چار پنچ تایی رفیق داشتم توی دانشگاه . هر کدام از قومی و شهری . دوست داشتم با آدمهای مختلفی سر و کله بزنم . هرچند...
-
پنجشنبه های تعطیل
پنجشنبه 19 خردادماه سال 1390 14:25
اینجا که ما هستیم پنجشنبه هایش تعطیل است ، چونکه هوا بسیار شدید شده و دیگر نمی شود در هفته شش روز کار کرد ، برای همین و در راستای مبارزه مخلصانه در برابر هوای شدید پنج شنبه هم تعطیل شد . تعطیلی خیلی خوب است . من تا ساعت ده صبح خوابیدم . بعدش صبحانه و غصه خوردم و سپس منتظر بودم تا صحبت کنم . اندکی حرف زدیم و بعد حالا...
-
حالا که ...
چهارشنبه 18 خردادماه سال 1390 13:48
حالا که اینجایم ، یک حالتهایی دارم که عرض می کنم : صورتم را چندین روز است اصلاح نکرده ام ، بنابراین یک ته ریش اساسی داریم در حد لیگ دست سوم جنوب لندن ، تنم از سرما مور مور شده بابت سرمای کولری که بادش زیر دماغ محترمم قرار دارد . چشمهایم از گرما قرمز شده است و مجبورم می کنند به خوابیدن ظهر بیندیشم . این احوالات کله و...
-
اولین نوشته و شاید تغییر
دوشنبه 2 خردادماه سال 1390 21:08
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 البته که انسان نیازمند تغییر است اما این واقعیت را هم نمی شود نادیده گرفت که انسانها آدم بشو نیستند چون این دوتا با هم توفیر دارند . انسان بودن و تغییر یک وجه ماجراست و آدم شدن...